شالگردنی برای شمعدونی🍃⛅

نمیدونم

به دنبال نوشتنم، به دنبال بازی با کلمات میخواهم بنویسم از احساسات عجیب و غریب این روز ها و شب ها، از نگرانی ها میخواهم ترسم را کلمه کنم بلکه خالی شوم پر از حرفم اما خالی ام نمیدانم چه باید بگویم حرف های زیادی برای گفتن دارم اما وقتی به بیان میرسم انگار کودک تازه متولد شده ایم که هیچ درکی از کلمات ندارد. هیچ جوره نمیتوانم آنچه که میخواهم آنچه که آزارم میدهد آنچه که احساس میکنم را بیان کنم گویی کلمات و معنایشان را از خاطر برده ام گیج و گم و سردرگمم و خودم را

ادامه مطلب

تلاطم

تقریبا یک هفته و یک روز از زلزله گذشته اما ترسش هنوز با منه و دائم حس میکنم داره زلزله میشه و واکنش نشون میدم حتی همین الان که دارم مینویسم بازم لرزش حس میکنم و کلا نا آرومم سه تا ترس بزرگ توی زندگیم دارم که از طرف دوتاش تحت فشارم از خدا میخوام اون یکی دیگه اتفاق نیفته🥺 اوضاع اصلا خوب نیست اصلا خوب نیست و نمیدونم باید چکار کنم اینقدر گم و گیجم که نمیدونم چجوری باید خودمو پیدا کنم(: و ترس هم چیزیه که این روز ها رخنه کرده توی وجودم، از کوچیک ترین حرکت و

ادامه مطلب

جانورشناسی بی مهرگان

سخت مشغول خوندن جانور شناسی حس میکنم دیگه مغزم رو از دست دادم، تقریبا یک هفته ست دارم میخونم ولی هنوز تموم نشده و همشون رو باهم قاطی میکنم جا به جا میگم بس که هر جاشون و هرکدومشون یه اسم دارن اینقدر خوابم میاد که نمیدونم چجوری توضیح بدم درواقع از پنج شنبه هفته پیش شب تا ساعتای ۵ بیدار بودم و کلا در طول شبانه روز شاید سه چهار ساعت خوابیده باشم آخرم هیچی به هیچی، تازه فردا تا ۷ شب دانشگاهم و بعد هم بیام خونه باید گزارش کار ها و تمرین های چهارشنبه رو بنویسم و

ادامه مطلب

منه همیشه تنها(:

خانواده هیچ وقت نمیبینه و دائم بهت حس ناکافی بودم میده همیشه دیگران بهترن، همیشه بقیه هم سن و سالام از من بهترن درحالی که اونا اصلا با هم سنای من برخوردی ندارن منم که هرروز دارم توی دانشگاه و فضای مجازی و... میبینمشون و میفهمم اوضاع چطوره هیچ وقت تلاش هات رو نمیبینن فقط سرزنش میکنن هیچ وقت تلاشی در جهت فهم احساست به خرج نمیدن و فقط ازت توقع بهترین دارن اون قدر حس ناکافی بودن بهم دادن که باورم رو نسبت به خودم از دست دادم از سر شب بعد شنیدن حرفش بعد اون همه

ادامه مطلب

وبلاگ های پیشنهادی